چه زمانی به مدیر مالی نیاز داریم؟

 

یک مدیر مالی کیست و چه وظایفی دارد؟

یک مدیر مالی، مشاور مالی استراتژیک است که نظارت بر فعالیت‌های مالی کل شرکت شما را دارد. این شخص وضعیت مالی کسب و کار شما را ارزیابی می‌کند و آن را با طرح‌های رشد کوتاه و بلند مدت شما مقایسه می‌کند. سپس با تیم اجرایی ارشد شما همکاری می‌کند تا استراتژی‌ها را برای دستیابی به چشم‌انداز شما، با توجه به محدودیت‌های مالی، توسعه و اجرا کند. مدیر مالی همچنین مسئول ساخت و مدیریت تیم مالی و حسابداری است و در برخی موارد، ممکن است وظیفه مدیریت منابع انسانی را نیز بر عهده داشته باشد. بنابراین، فعالیت‌های روزمره آن‌ها می‌تواند به طور گسترده‌ای وابسته از ساختار، نیازها و رشد کسب و کار متغیر باشد. مدیر مالی با درک عمیقی از مدل کسب و کار و روابط بانکی شرکت، همکاری مستمری با هیئت مدیره دارد و گزارش‌های دقیق مالی و مدیریتی تهیه می‌کند، با حسابرسان همکاری می‌نماید، برنامه‌ریزی مالیاتی را نظارت می‌کند و سیاست‌های کنترلی و حقوقی را تعیین می‌نماید. 

تعیین نوع مدیر مالی و سطح مهارت مورد نیاز به وضعیت کنونی شرکت و آینده‌ای که پیش‌بینی می‌شود، وابسته است. برای شرکت‌هایی که در حال رشد سریع هستند، اغلب دلیل استخدام مدیر مالی ممکن است مربوط به تصمیم برای جذب سرمایه‌گذاری باشد. در چنین مواقعی، رئیس مالی عموماً به عنوان پل ارتباطی مسئول نگهداری سرمایه‌گذاران از وضعیت عملکرد شرکت می‌شود. نوع سازمان، اعم از عمومی یا خصوصی بودن آن، و همچنین تاریخچه و فرهنگ آن، نیز نقش مهمی در تعیین نوع مدیر مالی مورد نیاز دارند. بازارهای متغیر، پیشرفت‌های فناوری، و گسترش فرهنگ جهانی، تعریف نقش مدیر مالی را گسترده‌تر کرده‌اند. با این حال، بهتر است نگاهی متعادل داشته باشیم و نقش مدیر مالی را به طور غیرمنطقی گسترش ندهیم، زیرا انتظار داشتن اینکه یک مدیر مالی در همه زمینه‌ها عالی عمل کند، منطقی نیست.

امروزه در ایران مدیریت مالی در شرکت ها با مشکلاتی از جمله ناتوانی در برنامه‌ریزی مالی، پیچیدگی مقررات و محدودیت‌های مالی، نوسانات اقتصادی، فساد و نقض‌های مالی و محدودیت‌ها در دسترسی به منابع مالی مواجه است که اهمیت وجود آنرا چندبرابر میکند. از طرف دیگر حفظ پایداری مالی، تصمیم‌گیری‌های استراتژیک، جلوگیری از بحران‌های مالی، افزایش اعتبار و اعتماد و توسعه و رشد کسب و کار از جمله موارد مهم بهره گیری از یک مدیر مالی در شرکت های ایران است.

مدیران مالی وظایف اساسی بسیاری را بر عهده دارند که شامل موارد زیر می‌شود:

  1. به عنوان دست راست و مشاور مدیر عامل برای رشد کسب و کار عمل کنند.
  2. اطمینان حاصل کنند که درآمدها به موقع واریز می‌شوند. مدیران مالی نقش کلیدی در حفظ تأمین مالی شرکت‌ها دارند.
  3. ارتباطات با منابع سرمایه را پرورش داده و به مدیر عامل در مدیریت ارتباطات با سرمایه‌گذاران، وام‌دهندگان، و همکاران کلیدی کمک می‌کنند.
  4. تنظیم بودجه‌های دقیق و دوره‌ای برای کنترل و نظارت بر هزینه‌ها
  5. مشاوره مالیاتی برای استفاده بهینه از قوانین و مقررات مالیاتی به منظور کاهش بار مالیاتی و تنظیم و اجرای استراتژی‌های مالیاتی بهینه برای کاهش هزینه‌های مالیاتی
  6. شناسایی هزینه‌های غیرضروری و اجرای تدابیری برای کاهش آنها و بهره‌برداری از فناوری‌ها و فرآیندهای نوین برای افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌ها
  7. شناسایی ریسک‌های مالی و عملیاتی که ممکن است کسب‌وکار را تهدید کنند و ایجاد استراتژی‌های مقابله با آنها
  8. به‌روز نگه داشتن دانش و اطلاعات شرکت در زمینه تغییرات قوانین مالی و مالیاتی
  9. مذاکره و تعامل با بانک‌ها، تأمین‌کنندگان و سایر شرکای تجاری برای تأمین منابع مالی و بهبود شرایط همکاری
  10. با توجه به اینکه کسب و کارها بیشتر از هر زمان دیگری بر پایه داده‌ها و اطلاعات عمل می‌کنند، مدیران مالی تحلیل داده‌ها را ارائه داده و بر اساس آنها بینش‌های کلیدی ارائه می‌دهند.

 

چه زمانی به مدیر مالی نیاز داریم؟

نقص رهبری مالی ، مانع رشد شما می‌شود

اگر مدیرعامل یا مدیرعامل اجرایی شما بیش از حد وقت خود را صرف کارهای مالی و حسابداری می‌کنند، زمان آن است که به دنبال رهبری مالی بگردید.

به عنوان مثال، تصور کنید یک شرکت که در آن کتابدار به صورت فعالیت‌های صورتحساب‌گذاری و پرداخت صورتحساب مشغول است و مدیرعامل باید کار آنها را تایید کند. با پیشرفت این شرکت و افزایش نیازهای زمان مدیرعامل، او می‌تواند مانع اصلی شود. چنین وضعیتی ممکن است منجر به مشکلات جریان نقدینگی و عدم رضایت کارکنان یا تامین‌کنندگان شود.

این معمولاً زمانی رخ می‌دهد که شرکت‌ها به درآمدهای سالانه حدود 2-3 میلیون دلار می‌رسند. حفظ عملیات چنین کسب‌وکاری زمان‌بر است، بنابراین نیاز به واگذاری کارها وجود دارد. یک مدیر مالی فرآیندها را تنظیم می‌کند و نظارت می‌کند تا هر گونه مشکل دریافتی، پرداختی یا مشکلات تأمین‌کنندگان که ممکن است رشد شما را مختل کند را شناسایی کند. آنها همچنین روابط بانکی شما را مدیریت می‌کنند، نیازهای بیمه‌ای شما را مذاکره می‌کنند و معاملات املاک را مدیریت می‌کنند.

شما نیاز به حضور اجرایی برای ارتباط با داده‌های مالی دارید

بهترین مدیران عامل نقاط قوت و ضعف خود را می‌شناسند و به دنبال استخدام افرادی با مهارت‌های تکمیلی هستند که به آن‌ها کمک کنند تا برنامه هایشان موفقیت‌آمیز باشند. به عنوان مثال، برخی مدیران، عامل فروش فوق‌العاده، بازاریاب یا مهندسان محصول هستند اما درک مالی ندارند که میتواند تصمیمات نادرست مالی، اشتباهات در تحلیل داده‌های مالی و تصمیم گیری براساس آن، ضرر به اعتماد سرمایه‌گذاران و ذینفعان، نقض استانداردهای حسابداری و مشکلات مالیاتی را در پی داشته باشد. برای مثال عدم درک صحیح از تحلیل داده‌های مالی می‌تواند به اشتباهات در پیش‌بینی‌های مالی و نقدینگی منجر شود. این ممکن است باعث تصمیمات نادرست در زمینه بودجه‌بندی، برنامه‌ریزی مالی و استراتژی‌های کسب و کار شود. اگر این برای شما هم درست باشد، در نظر داشته باشید که یک مدیر مالی را استخدام کنید تا گزارش‌های مالی شما را تهیه و در جلسات با سرمایه‌گذاران، بانکداران، هیئت مدیره یا حتی تیم اجرایی شما ارائه دهد (و به سوالات دشوار پاسخ دهد). چنین حضوری باعث افزایش اعتماد همه به توانایی شما برای دستیابی به اهداف شرکت می‌شود.

شما فاقد اطلاعات مالی دقیقی هستید که برای تصمیم گیری صحیح تجاری بسیار مهم است

بدون داده‌های مالی دقیق، تصمیم‌گیری‌ها به احساسات و شهود بستگی خواهد داشت، که می‌تواند منجر به تضادها در سازمان شود.. این نقص اطلاعات ممکن است به عدم دسترسی به اطلاعات کلیدی مانند جریان نقدینگی، سرمایه‌گذاری در جریان کار یا پیش‌بینی نقدینگی مربوط باشد. همچنین ممکن است از تغییرات اقتصادی، صنعتی و قوانینی که می‌تواند به شدت بر کسب‌وکار شما تأثیر بگذارد، آگاهی نداشته باشید یا اینکه نتوانید گزارش‌های مالی لازم برای بانک‌ها، تامین‌کنندگان، سهامداران و شرکا تولید کنید. هر یک از این موارد ممکن است آسیب ها و مسائل مختلفی را برای شرکت ایجاد کند، از جمله:

تصمیمات نادرست در مدیریت مالی: عدم داشتن اطلاعات دقیق و صحیح می‌تواند به تصمیمات نادرست در زمینه مدیریت مالی منجر شود. مثلاً، تخصیص نامناسب منابع مالی، سرمایه‌گذاری در پروژه‌های غیر سودآور یا عدم مدیریت بهینه جریان نقدی می‌تواند به خسارت‌های مالی جدی منجر شود.

اشتباهات در برنامه‌ریزی مالی و بودجه‌بندی: عدم داشتن اطلاعات دقیق می‌تواند باعث برنامه‌ریزی نادرست در زمینه بودجه‌بندی سالانه و بلندمدت شود. این ممکن است منجر به افزایش هزینه‌ها، کاهش سودآوری و ناتوانی در اجرای استراتژی‌های مالی و اقتصادی سازمان شود.

ریسک‌های مالی ناشناخته: اطلاعات دقیق و صحیح در مورد وضعیت مالی سازمان و مواردی مانند جریان نقدی، بدهی‌ها و تعهدات مالی ضروری است. عدم داشتن این اطلاعات می‌تواند منجر به نادیده گرفتن ریسک‌های مالی و پولی، افزایش احتمالات خطرناک و کاهش قابلیت تحمل مالی سازمان شود.

پیش‌بینی‌های نادرست و ضررهای مالی: در صورتی که اطلاعات مالی دقیق و صحیح وجود نداشته باشد، پیش‌بینی‌های مالی نیز ناصحیح خواهد بود. این می‌تواند به زیان‌های مالی جدی، مثلاً سود کمتر از انتظار یا خسارت‌های ناشی از تصمیمات نادرست، منجر شود.

تاثیرات منفی بر اعتماد ذینفعان: عدم ارائه گزارش‌های مالی دقیق و شفاف می‌تواند به افزایش انتظارات منفی ذینفعان منجر شود، از جمله سرمایه‌گذاران، بانک‌ها، مشتریان و نظارت‌گران. این می‌تواند به کاهش اعتماد، افزایش هزینه سرمایه، و حتی مشکلات حقوقی و تنش‌های درون‌سازمانی منجر شود.

نقض قوانین و مقررات مالی: عدم داشتن اطلاعات مالی دقیق و صحیح ممکن است به نقض قوانین و مقررات مالیاتی و حسابداری منجر شود که به طور مستقیم به هزینه‌های قابل توجهی برای سازمان ختم می‌شود.

مشکلات مالیاتی: عدم داشتن اطلاعات دقیق مالی می‌تواند منجر به اشتباهات در ارسال اظهارنامه‌های مالیاتی و پرداخت مالیات‌های نامناسب شود که به هزینه‌های بالایی برای شرکت ختم می‌شود.

برای پیشگیری یا حل چنین مسائلی شرکت نیازمند اقداماتی نظیر تقویت فرهنگ شفافیت و مشارکت، توسعه سیستم‌های اطلاعات مدیریتی، استفاده از تکنولوژی مالی، ارزیابی و تقویت کنترل‌های داخلی، تدوین و اجرای سیاست‌ها و رویه‌های مالی مناسب است که شرکت برای اجرا و پیاده سازی چنین اقداماتی نیازمند یک تیم مالی قوی به رهبری یک مدیر مالی توانمند است. همچنین در مواردی که سازمان به تجربه و دانش مالی دقیق نیاز دارد، استفاده از مشاوران مالی مستقل نیز می‌تواند به تقویت زیرساخت‌های مالی و پیشگیری از مشکلات مالی کمک کند. 

شما نمی‌توانید با اطمینان تصمیمات مالی بگیرید

مردم اغلب به مشاوره مالی سطح C نیاز دارند هنگامی که می‌خواهند سرمایه‌گذاری‌های خاصی در شرکت خود انجام دهند اما مطمئن نیستند که می‌توانند آنها را به ثمر برسانند. به عنوان مثال، ممکن است یک مدیر مالی را برای پاسخ به سوالاتی مانند این مورد استخدام کنید:

  1. اگر روی فناوری جدیدی سرمایه گذاری کنم که نوید بازگشت سرمایه را می دهد چه اتفاقی می افتد؟چه مدت طول می کشد تا این فناوری نتایج را ارائه دهد، و در این بین چه اتفاقی برای جریان نقدی من خواهد افتاد؟
  2. آیا می توانم از پس هزینه بازگشایی یک مکان دیگر یا شعبه در بازار جدید برآیم؟ 
  3. آیا راهی وجود دارد که قیمت‌های خود را کاهش دهم در حالی که حاشیه سود خود را حفظ کنم؟
  4. اگر بخواهم خط تولید خود را گسترش دهم، آیا باید شرکتی را خریداری کنم یا خودم محصولات جدید را توسعه و بسازم؟ 

یک مدیر مالی گزارش‌های مالی شما را بررسی می‌کند تا اطلاعات موجود را درک کند. سپس با تیم شما همکاری می‌کند تا کمبودها را پر کند. به عنوان مثال، تقریباً هر حسابداری گزارش‌های مالی ابتدایی مانند ترازنامه و صورت سود و زیان تولید می‌کند. اما یک مدیر مالی یک گام بعدی برمی‌دارد و با کمک شما گزارش‌هایی که برای برنامه‌ریزی مالی استراتژیک نیاز دارید، مانند بودجه و پیش‌بینی جریان نقدی، را توسعه و تجزیه و تحلیل می‌کند.

نیاز به بازسازی زیرساخت‌های مالی دارید

در اوایل راه کسب‌وکار، زیرساخت‌های مالی شما به طور نسبی ساده است و شامل چیزهایی مانند یک راه حل حسابداری و چندین فرآیند و کنترل ابتدایی است. با رشد کسب‌وکار، نیازهای شما پیچیده‌تر می‌شود.

به عنوان مثال، ممکن است نیاز داشته باشید که راه حل حسابداری خود را به یک چیز قابل توسعه‌تر ارتقا دهید که بتواند با سایر سیستم‌ها مانند سامانه مدیریت منابع انسانی شما ادغام شود. همچنین ممکن است نیاز داشته باشید که فرآیندها و کنترل‌های خود را گسترش دهید تا رویه‌های استخدام، سیاست‌های بازپرداخت هزینه، بسته‌های مزایا و شیوه‌های تنوع را مشخص کنید.

یک مدیر مالی خوب با تیم‌های مالی، حسابداری و منابع انسانی شما همکاری می‌کند تا اطمینان حاصل کند که شرکت شما سیستم‌های مناسب را در محل قرار داده و به بهترین روش‌ها عمل می‌کند.

در دوره‌های رشد سریع

رشد سریع نشانگری مهم است که نیاز به یک مدیر مالی را الزامی می‌سازد. رشد نیازمند گسترش سیستم‌های خودکار، سرمایه‌گذاری و تأمین مالی اضافی است. مدیر مالی ها به خوبی به مدیریت رشد سریع درآمد پاسخ می‌دهند، سرمایه‌گذاری‌ها و فناوری‌ها را تفسیر کرده و شرایط جذب سرمایه را بررسی می‌کنند.

برای شرکت‌هایی که به سرعت می‌خواهند رشد کنند، مدیر مالی موقعیت مالی کنونی شرکت را تجزیه و تحلیل کرده و روندهای بازار را برای پیاده‌سازی بهترین استراتژی‌ها مورد بررسی قرار می‌دهد، همچنین جریان نقدینگی و سود را بهبود می‌بخشد.

در صنایعی که به تغییرات چشمگیر در تخصیص منابع نیاز دارند، و شرکت‌هایی که برنامه رشد سریع یا ادغام و اکتسابی فعال دارند، مدیران مالی خارجی به عنوان یک منبع ارزشمند شناخته شده‌اند. انتخاب مدیران مالی خارجی به خاطر تجربه‌شان در زمینه ادغام و اکتساب، شبکه‌های بین‌المللی، تفکر مستقل و به ویژه بینش استراتژیک، ارزشمند است. بسیاری از مدیران مالی دارای تخصص در رشد، بخش عمده‌ای از حرفه خود را در شرکت‌های خدمات حرفه‌ای مانند بانکداری سرمایه‌گذاری، مشاوره یا سرمایه‌گذاری خصوصی سپری کرده‌اند.

برای توسعه محصولات، بازارها، یا پیشنهادهای جدید

آینده امروزه بیشتر از هر زمان دیگری متغیر و غیرقابل پیش بینی است. فناوری‌های مخرب، دینامیک‌های متغیر بازار و مدل‌های جدید رهبری، نیازمند تغییر و توانایی سازگاری هستند. 

مدیران مالی برای اطمینان از وجود یک پایه کسب و کار برای گسترش، که ممکن است شامل بازار جهانی نیز باشد، به چندین مسئله مهم توجه خواهند کرد. داده‌ها نشان می‌دهند که در حال حاضر جهانی‌سازی روند پیشرفت پایداری دارد. به گفته شاخص‌های S&P Dow Jones، شرکت‌های S&P 500 در سال 2014 فقط ۵۲.۲ درصد از درآمدهای خود را به فروش‌های آمریکا اختصاص داده بودند، که نشان‌دهنده روندی است که شرکت‌ها به رویکرد بین‌المللی برای رشد کسب و کار می‌پردازند. بسیاری از شرکت‌های مستقر در ایالات متحده در حال بررسی فرصت‌های فروش کالاها و خدمات خود خارج از بازارهای محلی‌شان هستند، دلایلی از جمله رشد کندی آهسته در داخل و افزایش تقاضا در بین‌الملل هستند. مدیر مالی سوالات ضروری را مطرح می‌کند که حول بهترین بازار و زمان گسترش می‌چرخد.

 

تمایل به بهتر فهمیدن حاشیه سود 

یکی از مثال‌هایی که حاشیه سود ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد، استراتژی قیمت‌گذاری است. رهبران شرکت شما ممکن است از تأثیر انباشته شده از هزاران تصمیم قیمت‌گذاری که روزانه اتخاذ می‌شود، آگاه نباشند. نقص در اجرای قیمت‌ها می‌تواند در طول زمان، مضراتی بیشتر از استراتژی ضعیف قیمت‌گذاری داشته باشد. استراتژی قیمت‌گذاری می‌تواند ابزار مهمی برای گسترش حاشیه سود و نظارت بر اجرای آن باشد.

 

وقتی سودآوری به سطح مطلوب نمی‌رسد و دلیل آن مشخص نیست

کنترل هزینه‌ها، بهبود بهره‌وری و تحلیل استراتژی‌های قیمت‌گذاری، سه روشی هستند که مدیر مالی می‌تواند از آن‌ها برای بهبود سودآوری استفاده کند. با افزایش شفافیت درباره سودآوری، تصمیمات بهتری در سراسر شرکت اتخاذ می‌شود. با نظارت و مدیریت دقیق دپارتمان‌های مالی، مدیر مالی می‌تواند CEO، هیئت مدیره و سرمایه‌گذاران را با گزارش‌های مالی گذشته و کنونی آگاه نگه دارد.

مدیر مالی به عمق موضوعات نفوذ می‌کند تا به ارزیابی دقیق‌تری از بهره‌وری کارکنان و شناسایی موانع یا کندی‌های در عملیات برسد. گزارش‌های مالی از سوی مدیر مالی به CEO امکان می‌دهد که دیدگاه بهتری از درآمد خالص حاصل از فروش و هزینه‌های عملیاتی به دست آورد.

زمانی که برنامه‌ریزی مالیاتی پیچیده شده است

صداقت یک کسب و کار بر اساس توانایی آن برای آماده‌سازی و افشای نتایج مالی دقیق و رعایت تعهدات مالیاتی‌اش مشخص می‌شود. زمانی که یک شرکت نتواند این کار را انجام دهد، ممکن است به موقعیت استخدام یک مدیر مالی نیاز باشد.

شرکت‌های با دارایی‌های بالا اغلب با قوانین و مقررات مالیاتی پیچیده مواجه هستند. مدیر مالی به عنوان مشاور عمل می‌کند. از جمله:

  1. تفسیر تغییرات در قوانین و تصمیماتی که ممکن است مزایایی فراهم کند.
  2. تجزیه و تحلیل مزایای مالیاتی سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذاری و فرصت‌های M&A.
  3. ارائه راهنمایی در هر گونه همپوشانی مالی بین مالکان و سهامداران.
  4. بهبود وضعیت مالیاتی فعلی.
  5. ساخت و حفظ دارایی‌ها.

به منظور داشتن یک مدل مالی که استراتژی شما را بازتاب دهد

اگر برنامه‌ریزی استراتژیک اولویت باشد، شرکت نیاز دارد مالیات خود را در افراد و فناوری هایش سرمایه‌گذاری کند تا فرآیندهای کسب‌وکار مانند بودجه‌ریزی، پیش‌بینی و برنامه‌ریزی بلندمدت را پشتیبانی کند. یک مدیر مالی موثر این مسئله را درک می‌کند و نقش خود را به عنوان استراتژیست در سراسر کسب‌وکار به تعادل می‌رساند.

به منظور داشتن یک همکار تجاری برای توسعه و اجرای استراتژی؛ ارائه رهبری و نظارت

به طور کلی، مدیر عامل در مرکز فرآیند توسعه استراتژی قرار دارد. با این حال، مدیر مالی به عنوان یک شرکت‌کننده کلیدی در فرآیند برنامه‌ریزی حضور دارد که با گسترش استراتژی‌های مدیر عامل، به آنها اضافه می‌کند. مدیر مالی می‌تواند اطمینان حاصل کند که محدودیت‌های مالی اطراف استراتژی نه بی‌فایده و نه خیلی خطرناک باشد.

یک مدیر مالی خوب دست راست مدیر عامل است و عملکرد و مسائل کسب‌وکار را به هیأت مدیره ارائه خواهد داد. آنها اطلاعات و مفاهیم کلیدی را به همتایان خود ارائه می‌دهند تا بحث و تصمیم‌گیری را تسهیل کنند. مدیران عامل و هیأت‌مدیره می‌خواهند که مدیران مالی نه تنها اطلاعات مالی به موقع و دقیق را ارائه دهند، بلکه با آنها در شکل‌دهی استراتژی شرکت همکاری کنند.

مدیر مالی درباره مالیات، فرآیندها و کاهش خطرات لازم برای دستیابی به تصور استراتژیک مدیر عامل بیشتر آگاهی دارد. مدیر مالی می‌تواند جزئیات یک برنامه استراتژیک را شرح دهد، آن را آزمایش کند، قابلیت آن را بررسی کند و در مورد تغییرات در برنامه مشاوره دهد تا نتیجه مطلوب دست‌یابی شود.

 

سخن پایانی

اگر با مشکل مالی پیچیده ای روبرو هستید یا به مشاوره استراتژیک نیاز دارید تا بتوانید با اطمینان رشد کنید و مقیاس خود را افزایش دهید، ممکن است وقت آن رسیده باشد که یک مدیر مالی استخدام کنید. مانند هر نقش مهمی، برای یافتن فرد مناسب وقت بگذارید. در صورت امکان، یک کارشناس منابع انسانی را درگیر کنید یا حداقل، از ارتباطات خود برای پیدا کردن فردی توانا که بتوانید به او اعتماد کنید، مشورت بگیرید. کاندیداهای مورد نظر را به دقت بررسی و با آنها مصاحبه کنید تا بهترین فرد را از نظر مطابقت با شرایط شرکت خود انتخاب و استخدام کنید.

 

اشتراک گذاری