مدیریت استراتژیک چیست ؟ تعاریف، مفاهیم و فرایندهای آن | قسمت دوم

مدیریت استراتژیک چیست ؟ بررسی تعریف، مفاهیم و فرایندهای آن | قسمت دوم

در قسمت اول مقاله مدیریت استراتژیک چیست ؟ آموختیم که سازمان هایی به نام سازمانهای استراتژیک خوانده می شوند، که ارزش ها و اهداف مشخصی داشته باشند. این ارزش ها طیف وسیع و گسترده ای دارند که در هر یک از این سازمان ها متفاوت است.
همچنین فرا گرفتیم که مدیریت استراتژیک یکی از مدل های تصمیم گیری است که توسط بسیاری از افراد و سازمان ها مورد استفاده قرار می گیرد. 

این مدل تصمیمگیری را به طور مشروح بررسی کردیم و متوجه شدیم شامل کلیه ایده ها، تفکرات، اقدامات و روش هایی است که باید به یک نتیجه واضح و شفاف برسد. 

در واقع رویکرد مدیریت استراتژیک یک رویکرد چند وجهی است که از طریق تفکر استراتژیک، ایجاد جریان متفاوت ( وجه تمایز)، کنترل بر تمامی فرآیندها و خروجی ها و… سعی در رسیدن به اهداف سازمانی دارد.

حالا در قسمت دوم این مقاله با ذکر چند مثال مختلف و بیان یک نمونه سازمانی سعی کرده ایم به جمع بندی و چگونگی پیشبرد فرآیندهای مدیریت استراتژیک در سازمان بپردازیم.

یک مثال مهم : آزمون بقا 

شما به عنوان تنها بازمانده آتش سوزی یک کشتی در میان دریا، متوجه می شوید که یک قایق نجات پارویی باقیمانده و تصمیم می گیرید سوار آن شوید. سری به انبار کشتی می زنید تا در صورت امکان برخی از لوازم و ابزارهای مورد نیاز را بردارید. شما فقط 5 دقیقه تا غرق شدن کامل کشتی فرصت دارید و فقط می توانید پنج مورد از لوازم موجود در انبار را با خود بردارید تادر مسیر رسیدن به خشکی به همره داشته باشید.

 در انبار کشتی این اشیا باقی مانده است:

  • یک عدد قطب نما
  • چند تکه شکلات
  • یک عدد پاروی یدکی فلزی
  • یک فندک دریانوردی
  • یک عدد رادیو ترانزیستوری
  • یک نقشه دریایی
  • چند متر طناب
  • یک عدد جلیقه نجات
  • یکعدد ماشین ریش تراش با شارژ کامل
  • بیست لیتر نفت سفید
  •  تور ماهیگیری صنعتی
  • یک عدد آینه آرایشی بزرگ
  • یک نایلون بزرگ بسته بندی
  • وسایل و تجهیزات ماهیگیری
  • یک بطری آب آشامیدنی

انتخاب شما چه خواهد بود؟

علم مدیریت به دلیل سر و کار داشتن با انسان ها باید دارای انعطاف پذیری بالایی باشد.
علم مدیریت به دلیل سر و کار داشتن با انسان ها باید دارای انعطاف پذیری بالایی باشد.

اگر شما در انتخاب هایتان گزینه های شکلات، آب آشامیدنی، تور ماهیگیری و …را داشته باشید سبک مدیریت شما را می توان در این جمله خلاصه کرد: تنها می خواهم زنده بمانم.

اگر جلیقه نجات، پاروی یدکی، نقشه دریایی، قطب نما و …جز انتخاب های شما باشد سبک مدیریت استراتژیک شما این است : می خواهم درست، سلام و دقیق  پیش بروم.

اما اگر هرآنچه انتخاب می کنید در گروه آینه آرایشی، نفت سفید، فندک و … باشد : بعداز رسیدن، قصد خوب دیده شدن دارم.

از نگاه اولیه هیچ یک از سبک های انتخابی اشتباه نیستند. شما با قایق نجات خواهید یافت اما چشم انداز شما متفاوت است. 

در واقع می توان گفت جواب غلط و جواب درست در مدیریت استراتژیک مطرح نیست. علم مدیریت به دلیل سر و کار داشتن با انسان ها باید دارای انعطاف پذیری بالایی باشد. همین امر باعث می شود به اندازه تصمیمات همه انسان های روی زمین، سبک های مختلف مدیریت استراتژیک مختلفی وجود داشته باشد. 

اما باید بدانید که شما زمانی می توانید ادعای اتخاذ تصمیم استراتژیک مناسبب داشته باشید، که حداقل سه فاکتور اشاره شده را رعایت کرده باشید. یا اینکه با اتخاذ تصمیمات و استراتژی خود:

  • هیچ آسیب جدی به مشتری یا سازمان وارد نکرده باشید 
  • در مدیریت هزینه ها عملکرد مثبتی از خود نشان داده باشید 
  • به کارمندان تمامی بخش ها توجه خاصی داشته اید 
  • اهداف مشخص شده کسب وکارتان را دنبال کرده باشید
  • و مهمتر اینکه با توجه به شرایط، تصمیم به تغییر ناگهانی نگرفته باشید.

به طور خلاصه مدیریت استراتژیک یک سبک تصمیم گیری است که درآن مدیران از طریق ارائه برنامه یا پیشنهاداتی که حاصل تفکر استراتژیک آنان می باشد سازمان را در جهتی متفاوت و جامع به حرکت در می آوردند. 

تفاوت برنامه استراتژیک با مدیریت استراتژیک

برنامه استراتژیک زیر مجموعه مدیریت استراتژیک و به نوعی یکی از اجزای آن است
برنامه استراتژیک زیر مجموعه مدیریت استراتژیک و به نوعی یکی از اجزای آن است

حال که با مفاهیم اصلی و چیستی مدیریت استراتژیک آشنا شدید لازم است تفاوت برنامه استراتژیک با مدیریت استراتژیک را بهتر و بیشتر مورد بررسی قرار دهیم.

برنامه استراتژیک چیست؟

یک برنامه ریزی جامع جهت دستیابی به اهداف سازمانی است. این برنامه ریزی که بر پایه نقاط قوت و ضعف سیستم است با نگاهی درونی به دنبال یافتن جایگاهی در بیرون سازمان است. 

برنامه های راهبردی خروجی هر بخش که هماهنگ با دیگر بخش ها تنظیم شده است به نوعی تمامی جزییات را در قالب چارچوب های تنظیمی به بخش ها تجویز می کند . برنامه استراتژیک از چند بخش مختلف و در مراحل مختلف تشکیل شده است.

مدل های مختلفی برای تهیه برنامه ریزی استراتژیک سازمان وجود دارد اما همه ی آنها حاوی بخش های زیر هستند.

مراحل اصلی تهیه یک برنامه استراتژیک

  • تعیین جایگاه کسب وکارتان از نگاه 360درجه
  • تدوین آنچه قرار است بدست آورید یا جایی که قرار است برسید
  •  مشخص کردن اهدافی که شما را به چشم اندازتان را می رساند 
  •  تنظیم کردن برنامه ها را بر اساس اهداف هر بخش 
  • اجرای برنامه های تنظیم شده
  • بازبینی نتایج و در صورت لزوم تجدید نظر در اهداف

اما مدیریت استراتژیک به جریانی اشاره دارد که باعث می شود سازمان به سمت اهداف برنامه ریزی استراتژیک به پیش برود. در واقع برنامه استراتژیک زیر مجموعه مدیریت استراتژیک و به نوعی یکی از اجزای آن است. 

بگذارید یک مثال سازمانی را برای درک بهتر این مفهوم با هم مرور کنیم.

یک مثال سازمانی از تجریبات گروه ملکا

چندی پیش در جلسه کمیته راهبردی یکی از شرکت های همراه با تیم مشاوره مدیریت ملکا، خانم راد به عنوان دبیر کمیته استراتژی سازمان، خروجی مرحله عارضه یابی برنامه استراتژیک شرکت را به حاضران در جلسه ارائه داد. 

یکی از نکات گفته شده در پاورپوینت نمایش داده شده ایشان، توجه مدیر مالی مجموعه، آقای قاسمی را به خود جلب کرده بود و در اولین فرصت ممکن یک سوال بسیار مهم پرسید:

« دوستان در خصوص نقاط قوت داخلی سازمان، یک مورد ذهن من را به خودش مشغول کرده است. در ردیف سوم مزیت ها عنوان کردید که یکی از مزیت ها یا بهتر بگویم نقاط قوت داخلی ما، شفافیت در کلیه فرآیند هاست. 

سوال من از اعضای ارجمند کمیته به ویژه خانم راد این است که با وجود اینکه ما تمام تلاشمان را در استخراج دستورالعمل ها داشته ایم اما چرا در دو سه ماه قبل به خاطر عدم ثبت یک فاکتور که به دلایل محتلف به بخش مالی نرسیده بود، ما دچار اشکال در جمع بندی هزینه ها و میزان مخارج شرکت شدیم؟ »

یک مثال سازمانی از تجریبات گروه ملکا
یک مثال سازمانی از تجریبات گروه ملکا

پس ازسوال آقای قاسمی، بحث و گفت و گو بین اعضای حاضر در جلسه استراتژی سازمان بالا گرفت. هریک نظر خاص خودشان را داشتند. خانم سرلک معاون بخش اجرایی شرکت معتقد بود: « در ارزیابی این قسمت از برنامه استراتژیک، شرکت دچار خطا شده است . مورد مالی تنها مورد نيست. بلکه در بسیاری از موارد، در واحد ما نیز مشکلاتی به وجود می آید . البته من فکر می کنم این مشکل بیشتر میان واحدی است. یعنی خروجی یک واحد به واحد دیگه درست اعلام نمی شود و نیاز به تعین یک فرایند ارتباطی و عملیاتی درون سازمانی دقیق داریم. » 

از سوی دیگر آقای رضایی مدیر منابع انسانی مجموعه، ز اینکه بازخورد همکاران در مباحث کلان شرکت گرفته می شود ابراز رضایت کرد و معتقد بود: 

« امتیاز ثبت شده در این مرحله در مورد سازمان، باید مورد بازبینی قرار بگیرد. احتمالا ما سعی کرده ایم یک مشکل مدیریتی را از طریق دستورالعمل و فرآیند حل کنیم در حالی که باید در کنار آن، نحوه مدیریت و چگونگی تصمیم گیری را هم در نظر می گرفتیم. 

در پایان یک سوال مهم برای همه شکل گرقت: برای حل این مساله، باید یک خروجی مدیریتی و در بخش تصمیم گیری داشته باشیم یا یک تغییر در برنامه استراتژیک سازمان و در میان واحدها ؟

چرا وجود مدیریت استراتژیک در سازمان ها ضروری است؟

مدیریت استراتژیک، یکی از سبک های مدیریتی است که در آن باید تصمیمات استراتژیک ( با مشخصات ذکر شده در بالا و در قسمت اول گرفته شود) و متمایزی اتخاذ شود تا بتواند سازمان را به دقیق ترین و بهترین شکل در مسیر اهدافش به حرکت در بیاورد. 

اما سوال اساسی که در اینجا مطرح می شود این است که این تمایز و تصمیمات باید دارای چه مشخصه های اصلی و ویژه ای باشند؟ این تمایز باید از رفتار و عملکرد کلیه محصولات و خدمات و همچنین نیروی انسانی به بیرون سازمان انتقال پیدا کند. 

نهادینه شدن و اجرایی شدن دقیق هر یک از این تصمیمات موجب موفقیت سازمان خواهد بود. در غیر این صورت تنها خطوطی پیچیده بر صفحه ای سفید قلمداد می شوند و تنها تصمیماتی بیهوده برای آرشیو شدن در سازمان شما خواهد بود.

حتی چیدمان محصولات، چگونگی ارائه خدمات، برنامه های در نظر گرفته شده برای بازاریابی یا فروش آنها ، سیستم های ارتباطی درون سازمانی یا مدیریت ارتباط با مشتری یا چگونگی ارتباط با مخاطبان و مشتریان پس از خرید و پشتیبانی آنها، همه باید از سبک مدیریت استراتژیک مشخص سازمان شما پیروی کنند. 

اما چگونه یک مدیر استراتژیک موفق باشید؟ چگونه یک برنامه استراتژیک را در سازمان اجرا کنیم؟ 

 

چگونه می توان برنامه استراتژیک را در سازمان اجرا و پیاده سازی کرد؟

چگونه یک برنامه استراتژیک را در سازمان اجرا کنیم؟ 
چگونه یک برنامه استراتژیک را در سازمان اجرا کنیم؟

مدیریت استراتژیک برای پیاده سازی در سازمان به کلیه برنامه ها و دستورالعمل ها احتیاج دارد. در حالت کلی برای اینکه این رویکرد مفید را در سازمان خود اجرا کنید لازم است چند مرحله زیر را انجام دهید:

  • اهداف سازمان را مشخص کنید

در واقع اهداف اصلی سازمان، تبدیل شده چشم اندازها به زبان ساده تر و عملیاتی تر است. اهداف در چند دسته تقسیم می شوند:

  • اهداف کمی:

اهدافی هستند که مستقیما توسط KPI ها اندازه گیری می شوند.

  • اهداف کیفی :

اهدافی هستند که سنجش سخت تری نسبت به اهداف کمی دارند اما در بعضی مواقع تاثیر بیشتری بر سازمان می گذارند.

  • اهداف کلی :

در علوم استراتژیک، اهداف کلی را AIM می نامند . اهداف استراتژیک جز این دسته از اهداف می باشند.

در ابتدا از مدیران درخواست می شود کلیه اهداف سازمان را مشخص نمایند. طیف اهداف در شرکت ها متنوع است. چشم انداز، ماموریت ،تاکتیک، تکنیک، و…. بخشی از این اهداف می باشند.

  • چشم انداز داشته باشید

در واقع چشم انداز والاترین دیدگاهی است که یک شرکت نسبت به خودش دارد. یکی از مواردی که چشم انداز را از اهداف متفاوت می کند اغراقی است که جهت ایجاد انگیزه در چشم انداز وجود دارد. چشم انداز ها در گروه های زیر تقسیم بندی می شوند:

  • چشم انداز آرمانی VIEW:

تصوری است که تا 50 سال آینده سازمان وجود دارد

  • چشم انداز استراتژیک PERSPECTIVE:

تصوری است که تا 20 سال آینده نسبت به کسب و کاری وجود دارد.

  • چشم انداز عملیاتی VISION:

پر کاربردن ترین نوع چشم انداز است که ویژن نامیده می شود. ویژن ها بازه زمانی 5 ساله دارند.

  • چشم انداز تاکتیکی SIGHT:

هر آنچه تا یکسال آینده برای سازمانتان متصور می شوید.

هزاران تکنیک در هر سازمان هر روز در حال انجام شدن است. 

هزاران تکنیک در هر سازمان هر روز در حال انجام شدن است.

  • ماموریت سازمان را تعیین کنید

تعریف ماموریت را شاید بتوان در پاسخ به این سوال یافت: کسب وکار شما چه نیازی از مشتریان را رفع می کند. در واقع چیستی و چرایی سازمان شما ماموریت شماست.

  • تکنیک های اجرایی را مشخص کنید

اقدامات کوچکی که باید منتج به هدفی مشخص شود. هزاران تکنیک در هر سازمان هر روز در حال انجام شدن است.

  • تاکتیک های عملیاتی داشته باشید

تاکتیک را در برخی کتاب ها معادل استراتژی می دانند. تاکتیک در واقع مجموعه از تکنیک هاست که در نهایت اگر درست اجرا و پیاده سازی شوند، نتیجه بخش خواهد بود.

  • برنامه استراتژیک سازمان را براساس اهداف گفته شده تعیین کنید.

برنامه استراتژیک در واقع نگرشی است که نسبت به نقاط قوت و ضعف – مثبت و منفی در دو بعد داخلی و خارجی سازمان وجود دارد. بهترین برنامه استراتژیک نقشه راهی است که تمام اهداف اعلامی را در بر بگیرد. هرآنچه می بایست در سازمان ها در قالب برنامه و اهداف اجرا شود جز برنامه استراتژیک است.

  • اجرای برنامه: یک سمفونی زیبا بنوازید.

اجرا در واقع مانند نواختن موسیقی است. فردی که به عنوان راهبر مدیریت استراتژیک در سازمان ایفای نقش می کند. مانند رهبر ارکستریست که باید از هماهنگی تمامی نوازندگان اطمینان حاصل کند.

  • ارزیابی و کنترل: یک کاراگاه ریزبین باشید.

بعد از یک دور لازم است که خود را ارزیابی کنید. ارزیابی 360 درجه بهترین نوع ارزیابی است که در سازمان ها اتفاق می افتد. اگر در پایان هر دوره ارزیابی نتایج قابل پسند نبود بدون وقفه روش مدیریت استراتژیک انتخابی خود را تغییر دهید. بهترین مزیت مدیریت استراتژیک نسب به دیگر رویکردها، قابلیت انعطاف پذیر بودن آن است.

تفاوت استراتژی، تکنیک و تاکتیک چیست؟

تفاوت استراتژی، تکنیک و تاکتیک چیست؟
تفاوت استراتژی، تکنیک و تاکتیک چیست؟

شاید درواقعیت بسیاری از تاکتیک‌های ما همسو با استراتژی سازمان هستند، اما بعید نیست در یک مقطع زمانی خاص به

علت چالش‌ها و محدودیت‌های مختلفی که خواهیم داشت، تاکتیکی را انتخاب کنید که در نگاه اول با استراتژی همسو نباشد.

به عنوان یک مثال از تفاوت استراتژی و تاکتیک، در کوهنوردی حرفه ای اگر رسیدن به قله را استراتژی اصلی خود بدانید، هر گام

ما به سمت قله و در مسیر دامنه یک تاکتیک محسوب می‌شود.

گام‌ها و تاکتیک های ما عموماً رو به سوی قله هستند، اما اگر مانع یا مشکلی پیش بیاید، بعید نیست گام‌هایی برداریم که در

ظاهر مسیری متفاوت دارند اما در نهایت، با رفع همان موانع و مشکلات مشخص، به ما کمک می‌کنند به قله برسید.

تکنیک هم چگونگی قدم برداشتن ما کوهستان و نحوه درست قدم برداشتن است. وقتی نکات مهم و حیاتی تکنیک را هم فرا

بگیرید و بدانید که هر تکنیک در کجا به کار شما می آید و در کجا به کارتان نخواهد آمد یا میتواند چه تهدیدهایی برای شما ایجاد

کند یا اینکه هر تکنیک کجا، چه زمانی و در مقابل چه کسانی قابل استفاده است و بر این اساس تکنیک ها را در دستیابی به

استراتژی خود به کار بگیرید، آن وقت می توانید بگویید از یک تاکتیک استفاده کرده‌اید.

سخن پایانی

مدیریت استراتژیک رویکردی نوین به مدیریت در سازمان هاست. این شیوه که به عنوان یک سبک تصمیم گیری معرفی می شود دیدگاهی کلان دارد.در واقع با در نظر گرفتن مقصد سازمان را از مسیر درست به هدف خود می رساند.

زمانی می توان عنوان کرد که مدیریت استراتژیک انتخابی سازمانی موفق است که نقطه تمایز و یکپارچگی آن توسط دیگر سازمان ها و مشتریان قابل لمس باشد.

ارزش های در نظر گرفته شده و جاری در سازمان هایی که مدیریت استراتژیک در آن ها پیاده سازی شده است، طیف گسترده ای دارد از جمله آنها می توان به مواردی همچون: وابستگی ،تعلق خاطر، متدین ،خلاقیت،کنجکاوی و… اشاره کرد. آنچه در خصوص ارزش ها در سازمان ها مهم تلقی می شود. قابل لمس و درک بودن آن توسط تمامی کارکنان و مشتریان است.

اشتراک گذاری