تعریف ساده فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی، به عنوان یک روح یکپارچه کننده در سازمان ها مورد اهمیت است. اهمیت فرهنگ در سازمان های امروزی به حدی است که پیتر دراکر به عنوان یکی از بزرگان صنعت کسب وکار آن را قوی تر از استراتژی می داند.
مدل های مختلفی برای ایجاد یا استخراج فرهنگ در دنیا وجود دارد اما آنچه اهمیت دارد مدلی است که دقیقا بر اساس مشخصات سازمان شما نوشته شده باشد. فرهنگ سازمانی در هر سازمانی وجود دارد، چه این فرهنگ مثبت باشد چه منفی نمی توان آن را انکار کرد.
آنچه از مدیران ارشد در سازمان ها توقع می شود، رعایت کردن کلیه قوانین و ضوابط موجود در فرهنگ با دیدی برابر است. در صورتی که این برابری رعایت نشود موجب ایجاد تعارض می گردد. تعارض فرهنگی نیز باعث ایجاد بیماری های فرهنگی در سازمان ها می شود. در نتیجه عملکرد شرکت ها با اختلال همراه می گردد.
آشنایی با متغیرهای فرهنگی در یک سازمان
متغیرهای مختلفی وجود دارد که در رفتار شما تاثیر گذار است. برخی از این متغیرها از خانواده کسب شده است و بسیاری دیگر از جامعه. انسان ها موجوداتی هستند که در اجتماع شکل می گیرند. این جمله بدین معنی است که برای بقاء باید بتوانند مورد پذیرش گروهی قرار گیرند. اگر به هر دلیل نتوانند مورد پذیرش واقع شوند، دچارآسیب های جدی می شوند.
همه افراد خواسته و ناخواسته جز گروه یا جامعه ای هستند. چه این گروه خانواده باشد چه جامعه یا سازمان، برای ماندن و پذیرفته شدن باید ارزش ها و باید و نباید هایی که مد نظر هر کدام است را رعایت کنند. ارزش هایی که در هر جامعه و گروه تعیین می شود تا حدود زیادی از سازندگان آن نشأت می گیرد.
ارزش ها می تواند از منابع مختلفی سرچشمه بگیرند:
مذهب، طبقه اجتماعی، تحصیلات، سن افراد، قوانین جامعه و کشور، عرف و ساختار اجتماعی و…. از جمله عوامل تاثیر گذار هستند. بسیاری از افراد در سراسر دنیا به خاطر اینکه بتوانند مجموعه از ارزش های خود را بیان کنند از کلمه فرهنگ استفاده می کنند.

فرهنگ در جامعهٔ ما
فرهنگ در لغت به معنی مجموعه ای از ارزش ها، باورها، رفتارها و اعتقادات گفته می شود که مطابق برخی چارچوب ها از جمله قوانین کشور، دین و…. ساختار یافته است.
در فرهنگ فارسی معین واژه «فرهنگ» را مرکب از دو واژه «فر» و «هنگ» به معنای ادب، تربیت، دانش، علم، معرفت و آداب و رسوم تعریف کردهاند. می توان از این تعریف در کنار دیگر تعاریف چنین برداشتی کرد:
فرهنگ در واقع، ارزش ها و باور هایی است که در یک جامعه حاکم است و نقش آنها در تعلیم و آموزش اعضای جامعه بسیار تاثیر گذار است.
یکی از جوامعی که دارای ارزش ها، باور ها و رفتارهای خاص خود است و بسیار بر روی اعضای خود تاثیر می گذارد، سازمان ها هستند. شرکت ها و سازمان ها در هر اندازه ای که باشند به صورت خود آگاه و نا خود آگاه، ارزش ها و رفتارهایی را درقالب فرهنگ در بین اعضای خود بوجود می آورند. می توان گفت که هیچ کس نمی تواند ادعا کند که در سازمانی که کار می کند فرهنگی وجود ندارد چه این فرهنگ مثبت باشد و قوی چه منفی باشد و ضعیف در هر سازمانی وجود دارد.
وجود این فرهنگ در هر سازمان یا شرکتی آنقدر مهم است که پیتر دراکر می گوید: فرهنگ، استراتژی را به عنوان صبحانه می بلعد.
ویژگیها و پارادایمهای فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی جریانی است از باورها، اعتقادات، ارزش ها و مفاهیم مشترک که در بین اعضای سازمان وجود دارد. فرهنگ سازمانی هر شرکت با شرکت دیگر متفاوت است. انسان ها دارای قدرت تشخیص هستند به نحوی که وقتی وارد محیط جدیدی می شوند بر اساس میزان بهره مندی از این قدرت ادراک های متفاوتی را دریافت می کنند. توقع می رود پس از مدت کوتاهی افرادی که وارد سازمان می شوند تفاوت های فرهنگی را درک کنند.

وجود آموزش و راهنمای انسانی می تواند این فرآیند را تسهیل ببخشد. هر کدام از نیروها و کارکنان در سازمان به نحوی باید بتوانند ابعاد یا ویژگی فرهنگ جدید را درک کنند. این ابعاد یا ویژگی شامل موارد زیر است:
- ثبات (Stability)
- گرایش به کار تیمی (Team orientation)
- تهاجمی بودن (Aggressiveness)
- ریسکپذیری و نوآوری (Innovation and risk taking)
- توجه به جزئیات (Attention to detail)
- نتیجهگرایی (Outcome orientation)
- انسانگرایی (People orientation)
رفتار کردن بر اساس فرهنگ سازمانی یکپارچه باعث ایجاد حس تعلق در بین کارکنان می شود. هر سازمان با توجه به نوع فرهنگی که انتخاب می کند باید تلاش کند این یکپارچگی را در تمامی اعضا گسترش دهد.
فرهنگ سازمانی از زمان ایجاد تا به امروز فراز و فرودهای بسیاری داشته است. نتیجه این فراز و فرود ها مدل های مختلفی است که در سراسر دنیا در شرکت ها جاری است.
یکی از معروف ترین این مدل ها، فرهنگ سازمانی ۴ قسمتی است که در بسیاری از سازمان ها استفاده می شود. این مدل که در ۴ گروه خانوادگی، نوآور و چابک، سلسله مراتبی و رقابتی تقسیم شده است، ویژگی ها و سبک های مختلفی را به همراه دارد.
دو نکتهٔ مهمی که لازم است در خصوص انتخاب هر یک از این مدلها بدانید این است که :
- از هر دو مدل استفاده کنید. زیرا بعید به نظر می رسید یک سازمان فقط یک فرهنگ تک بعدی داشته باشد.
- بهترین مدل، منطقی ترین مدلی است که به نظر شما می تواند در سازمان شما پیاده سازی و اجرا شود.
فرهنگ سازمانی، انواع مدل های و دیدگاه ها

فرهنگ سازمانی ۴ بخشی
- فرهنگ خانوادگی
سبک رهبری: تسهیل گر، مربی، تیم ساز
ارزشهای اصلی و پیشران ها: تعهد، ارتباطات، توسعه، مشارکت، پشتیبانی
- فرهنگ چابک تک کاره
سبک رهبری : نوآور، کارآفرین، آرمان گرا
ارزشهای اصلی و پیشران ها: نوآوری، خالقیت، رشد، منابع جدید
- فرهنگ سلسله مراتبی
سبک رهبری: سازمان دِه، ناظر، هماهنگ کننده
ارزشهای اصلی و پیشران ها: کارایی، زمان بندی، انسجام، فرایندگرایی، نظم
- فرهنگ رقابتی یا بازاری
سبک رهبری: رقابتی، سخت گیر، تولیدکننده
ارزشهای اصلی و پیشران ها: سهمبازار، هدف زنی، سود آوری، پیشبرد فروش، رقابت
مدل ها و دیدگاه های دیگری نیز در خصوص فرهنگ سازمانی وجود دارد که از جمله آن می توان به موارد زیر اشاره کرد:

فرهنگ مبتنی بر آرکتایپ (Archetype) سازمانی
آرکتایپ یا کهن الگوی سازمانی شامل هشت سبک فرهنگ سازمانی می باشد. دراین مدل، بخش ها شامل موارد زیر می شوند. هر سازمان می تواند در چند منطقه متناسب با خود قرار بگیرد.
آرمان گرایی:
- اینسبک با آرمان گرایی و نوع دوستی مشخص میشود.
- محیط هایکاری دراین سبک، مکان هایی بردبار و دلسوزهستندکه درآنها افرادتلاش میکنند تا برای بهبود آینده بلندمدت کارهای خوبی انجام دهند.
- میتوانگفتکه تمرکز بر پایداری و جوامع جهانی عامل اتحادکارمندان است و رهبران نیز به آرمان های آنها و مشارکت برای رسیدن به اهداف بزرگتر اهمیت میدهند.
حمایت:
- این سبک بر روی روابط و اعتماد متقابل استواراست.
- محیط های کاری در این سبک، مکانهاییگرم، مشارکتی و دوستانه هستندکه درآن ها افراد به یکدیگرکمک و از یکدیگرحمایت میکنند.
- میتوان گفتکه وفاداری عامل اتحادکارمندان است و رهبران به صداقت، کار تیمی و روابط مثبت تأکید دارند.
نظم گرایی:
- این سبک براحترام، ساختار و هنجارهای مشترک متمرکز است.
- محیط هایکاری دراین سبک، مکانهایی روشمند هستند که افراد تمایل دارند طبق قوانین بازیکنند و میخواهند از این طریق در سازمان جای بگیرند.
- همکاری عامل اتحاد کارمندان است و برای رهبران روش های مشترک و آداب و رسوم ریشه دار مهم است.
امنیت گرایی:
- این سبک با برنامه ریزی ، احتیاط و آمادگی تعریف میشود.
- محیطهایکاری دراینسبک، مکان هایی قابل پیش بینی هستند که افراد ازخطرها آگاهی دارند و موضوعات مختلف را به دقت بررسی میکنند.
- تمایلکارمندان به حس حفاظت و پیشبینی تغییر عامل اتحاد آن هاست و رهبران نیز تأکید بر واقع بینی و برنامه ریزی برای آینده دارند.

اقتدار:
- این سبک با توانایی، قاطعیت و جسارت تعریف میشود
- محیطهایکاری دراین سبک، مکانهایی رقابتی هستندکه افراد برای رسیدن به منافع شخصی تلاش میکنند.
- عامل اتحاد کارمندان دراین فرهنگ هاکنترل شدید است .
نتیجه گرایی:
- موفقیت وپیروزی مشخصه اصلی اینسبک است
- محیط هایکاری در این سبک، مکان هایی نتیجه آور و مبتنی بر شایسته سالاری استکه افراد آرزوی رسیدن به بهترین عملکردها را دارند.
- میتوانگفت که موفقیت و توانایی عامل اتحاد کارمندان است و رهبران بردستیابی به اهداف تأکید دارند
لذت گرایی:
- این سبک ازطریق هیجان و سرگرمی تعریف میشود. محیط هایکاری در این سبک، مکان هایی با نشاط هستند که افراد تمایل به انجامکارهایی دارندکه موجب شادی شان می شود.
- میتوانگفت که شادی و خنده و انگیزه عامل اتحادکارمندان است و رهبران بر روی رفتارهای خود جوش و شوخ طبعی تأکید دارند
یادگیری:
- اکتشاف، جامعیت و خلاقیت مشخصههای اصلی این سبک است.
- محیط هایکاری در این سبک، مکان هایی مبتکرانه و روشن فکر هستندکه درآنها افراد ایده های جدیدی را مطرح وگزینه های جایگزین را پیدا میکنند.
- کنجکاوی عامل اتحادکارمندان است و رهبران برنوآوری، دانش و ماجراجویی تأکید دارند.
تا اینجای مقاله سعی کردیم شما را با تعریفی ساده از فرهنگ سازمانی، ویژگی های آن و پارامترهای اصلی فرهنگ سازمانی آشنا شدیم. در قسمت بعدی این مقاله شناخت انواع مختلف فرهنگ سازمانی را ادامه خواهیم داد و بیشتر در مورد فرهنگ سازمانی و ویژگی های آن صحبت خواهیم کرد.