از مدیر میانی به مدیر عامل

 

مقدمه

اگر شما در سطح مدیریت میانی کار می‌کنید برای تبدیل شدن به یک مدیر ارشد نیازمند یک تغییر معنادار در نگرش‌ها، دیدگاه‌ها و مهارت‌ها هستید، علاوه بر نظارت گسترده‌تر بر مسئولیت‌ها. علاوه بر درخواست ترفیع یا درخواست برای نقش بعدی موجود در هیئت مدیره، گام‌های دیگری وجود دارد که شما باید بردارید تا اطمینان حاصل کنید که آماده‌اید به‌طور موفق از نقش کنونی خود به یک جایگاه در تیم رهبری ارشد مثلا مدیر عامل دست یابید.

اولاً، مهم است که تفاوت‌های بین نقش‌های مدیریت ارشد و همچنین نقش‌های سطح مدیریت میانی را روشن کنید.

مدیران میانی معمولاً در مدیریت بخش‌ها، تیم‌ها و عملیات روزانه آنها شرکت دارند و به مدیران ارشد گزارش ارائه میدهند.

اما در سطح رهبری ارشد و مدیرعامل، شما مسئولیت برنامه‌ریزی استراتژیک و تعیین جهت و مسیر کلی کسب و کار را بر عهده دارید و تغییرات و ابتکارات اساسی را معرفی می‌کنید. بنابراین، این نیاز به یک مجموعه مهارت‌های سطح بالا وسیع دارد.

چگونه به مدیران سطح c تبدیل شویم؟

در اینجا شش مرحله برای انتقال از یک مدیر میانی به یک رهبر اجرایی آورده شده است:

با امور مالی آشنا شوید

یک موقعیت رهبری ارشد احتمالاً به معنای مالکیت سود و زیان (P&L) است و بیشتر از نقش‌های مشارکت‌کننده فردی یا مدیریت میانی کارآفرین است.

درک از اینکه چگونه کسب و کار پول در می‌آورد، موارد هزینه‌های اصلی، چرخه‌های بودجه‌بندی و اصول حسابداری مبتنی بر انباشت، در نقش مدیریت ارشد ضروری است. صرف وقت با تحلیلگر مالی متناسب با عملکرد شما، یا گذراندن دوره های مالی راهی عالی برای تعمیق هوش تجاری شماست.

چه زمانی به مدیر مالی نیاز داریم؟

یک متفکر استراتژیک باشید

مدیران میانی و مدیران ارشد نقش‌های متمایزی را در استراتژی سازمانی ایفا می‌کنند. به طور معمول، مدیران میانی مسئول اجرای استراتژی‌های تعیین شده توسط رهبری ارشد هستند، صلاحیت تصمیم‌گیری محدودی دارند و عمدتاً بر روی اهداف کوتاه‌مدت داخل بخش خود تمرکز دارند که به موفقیت سازمانی کمک می‌کند.

اما یک موقعیت ارشد به دامنه نفوذ گسترده تری نیاز دارد زیرا آنها باید تصمیماتی بگیرند که بر محصولات، بازارها و جهت کلی کسب و کار تأثیر می‌گذارد. مدیران عامل اغلب نوآوری را پیش می‌برند و خطرات محاسبه‌شده بیشتری نسبت به همتایان مدیریت میانی به عهده می‌گیرند. 

شجاعت استراتژیک در عصر نوسان و بی ثباتی!

ایجاد روابط قوی

ایجاد رابطه و شبکه‌سازی درهای فرصت‌ها را از طریق افزایش مواجهه با راه‌های کسب‌وکار و همچنین از طریق مربیگری، تنوع ایده‌ها و دیدگاه‌های تازه و آموزش باز می‌کند.

اسکایلر کریستنسن، مدیر تجارت الکترونیک در Nature’s Seed، به مدیران میانی توصیه می‌کند که “روابط قوی در داخل و خارج از سازمان خود برقرار کنند، به خصوص با رهبران ارشد که می‌توانند شما را راهنمایی کرده و حمایت کنند.”

آنجل مری، مدیرعامل Star Trak Investments LLC، نیز میگوید: “هیچ رهبری نمی تواند چیزی را که نمی داند بدون یک حامی یا مربی که به او کمک کند درک کند. پیدا کردن کسی که قبلاً آنچه را که با آن سروکار دارید تجربه کرده باشد، به شما اطمینان بیشتری در مدیریت هر نوع موقعیتی می دهد.”

توانمندسازی دیگران در همه سطوح

بعضی از نقش‌های مدیریت میانی هنوز هم مسئولیت‌های پروژه‌ها را دارند، اما این مسئولیت‌ها با بالاتر رفتن از پله‌های سلسله‌مراتب سازمانی به طور قاطعانه کاهش می‌یابد.

یک مدیر توانایی مدیریت کردن در مورد جزئیات تمام کارها را ندارد و باید توازن مناسبی را بین دانش کافی در مورد جریان‌های کاری که به او گزارش داده می‌شود و مدیریت تمام جزئیات حفظ کند. یک مدیرعامل نیاز دارد تا به راحتی بتواند تفویض اختیار کند که نیازمند مهارت های ارتباطی عالی است.

تصویر بزرگتری از سازمان را درک کنید

با وجود اینکه به عنوان یک مدیر میانی مسئول اجرای کارهای یک بخش از شرکت هستید، باید دانش خود را بیشتر از محدوده بخش خود گسترش دهید و به نقش ارشد دست پیدا کنید.

این نیازمند شبکه‌سازی با رهبران دیگر در بخش‌های دیگر است تا به طور کامل نیازهای کسب و کار آنها را درک کنید که به نوبه خود به شما امکان می‌دهد که این نیازها را به نمایندگی از دیگران در شرکت به مدیران ارشد انتقال دهید و باعث می‌شود که رهبران ارشد متوجه درک شما از یک سازمان چند بعدی بشوند.

غرور خود را کنار بگذارید و یاد بگیرید

یکی از جنبه‌های بسیار اساسی پیشرفت در مسیرهای بالاتر، خودآگاهی است که بتوانید نصیحت‌ها و بازخوردها را در نظر بگیرید بدون توجه به اینکه از کجا آمده‌اند.

دونالد تامپسون، سرمایه‌گذار فعال، کارآفرین و برنده جایزه کارآفرین سال ۲۰۲۳ در مورد تجربیات خود اظهار کرده است: “به‌عنوان یک مدیر عامل اجرایی، باید بتوانم در یادگیری چیزهایی که نمی‌دانم راحت باشم، بنابراین توجه به یادگیری باعث می‌شود که میل به ایجاد محیطی که در آن بهترین ایده برنده می‌شود، رشد بکند. چه در حال ساختن یک تیم باشم و چه مربیگری یک رهبر ارشد، من بر یادگیری رقابتی تمرکز می کنم، که تمرکز آن بر کنار گذاشتن غرور برای گرفتن بهترین ایده است، مهم نیست چه کسی آن را ارائه می دهد. به عبارت دیگر، برای من مهم نیست که پیام رسان کیست، من بهترین پیامی را می خواهم که منجر به پیروزی سازمان ما در بازار شود.”

نگاهی به رابطه مهارت یادگیری و توسعه، چند نکته برای پیاده سازی یادگیری در کار و زندگی

17 مسیر برتر برای آنکه از مدیر میانی به مدیران ارشد و عامل برسید

  1. درک و نمایش “حضور اجرایی”

“حضور اجرایی” یک لنز چند وجهی است که مدیران می‌توانند خود را از آن دیده و در نتیجه، در مسیر اصلاح آن حرکت کنند. این شامل برداشت های اولیه، مهارت های ارتباط بین فردی، زبان بدن، گوش دادن موثر، مانور موثر در سیاست اداری و ارائه یک کاریزمای معتبر است. در واقع مهارت‌های فنی ممکن است کار را به سرانجام برساند، اما حضور اجرایی است که یک مدیر را بالا می‌برد. 

 

  1. ایجاد ائتلاف‌های استراتژیک

برای رهبری در سطح اجرایی، ایجاد ائتلاف‌های استراتژیک بسیار مهم است. 

برای رسیدن به سطح اجرایی، لازم است تا درک، آگاهی و دیدگاهی درباره چالش‌های فعلی و آینده سازمان پیدا کنید. یکی از پیشنهادات برتر این است که یک یا چند منتور پیدا کنید که به شما کمک کند تا درک و بینشی از ابعاد شخصی و حرفه‌ای نقش یک مدیر اجرایی در سازمان بدست آورید. 

 

  1. توسعه مهارت‌های تفکر استراتژیک

سطوح پایین رهبری بیشتر بر اجرای روزانه استراتژی تمرکز دارند. برای رسیدن به سطح ارشد، نیاز به تغییر در نگرش به آینده، درک ارتباطات بین سیستم‌ها و ایجاد استراتژی اجرایی دارید. این توسعه نگرش از طریق منابع متنوع، روابط با همکاران داخل و خارج از سازمان و کوچینگ اجرایی ایجاد می‌شود. 

آشنایی با مدل های ذهنی در کسب و کار و چرایی اهمیت آن

  1. از منطقه راحتی خود خارج شوید

در تمام سطوح سازمان با افزودن ارزش و احترام به همه، شبکه‌سازی کنید. از محدوده تخصصی خود خارج شوید و تمام عواملی را که در اجرای کسب و کار دخیل هستند، درک کنید. از جابجایی مهارت‌ها درون سازمان آگاه شوید. شروع به گسترش ارتباطات خود خارج از حوزه اصلیتان کنید. 

 

  1. با یک منتور توسعه رهبری کار کنید

همانطور که ورزشکاران حرفه‌ای خوب می‌دانند، یک مربی قابل اعتماد می‌تواند منحنی یادگیری شما را به طرز چشمگیری ارتقا دهد.

منتوری که شما را راهنمایی می کند تا نقاط ضعف، نقاط قوت و شایستگی های خود را به وضوح ببینید، همچنین به شما نشان می دهد که چگونه افراد و نقش هایی را که به شما امکان می دهد پیشرفت کنید، شناسایی کنید. 

  1. ایجاد خودآگاهی برای رشد

ایجاد خودآگاهی بیشتر در مورد نقش اثربخش رهبری یک قطعه کلیدی برای آماده شدن برای یک موقعیت در سطح ارشد اجرایی است. شرکت در یک فرآیند بازخورد 360 درجه میتواند نقاط قوت رهبر را برای ایجاد و شناسایی ادراکات دیگران از کارآمدی رهبری خود (و هر گونه تفاوت) آشکار کند تا امکان رشد و توسعه فراهم شود.

 

  1. هوش تجاری خود را بسازید

شروع به تفکر به صورت استراتژیک از دیدگاه سیستم‌ها با یادگیری اینکه چگونه اجزای مختلف سازمان شما با یکدیگر همکاری می‌کنند. 

با افراد از بخش‌های مختلف سازمان خود به منظور یادگیری کارکردهای مختلف کسب‌وکار یا حوزه‌های برنامه، شبکه سازی کنید. همانطور که به ایجاد دیدگاه گسترده تر از سازمان تمایل دارید مهارت بیشتری را در دیدن ارتباطات متقابل توسعه دهید.

هوش تجاری چیست؟

 

  1. دریابید که برای رسیدن به آنجا چه چیزی لازم است

اگر هدف مشخصی برای حرفه خود دارید، آن را اعلام کنید از سرپرست مستقیم خود بخواهید یک برنامه مهارتی برای شما درست کند که دقیقاً باید چه کاری انجام دهید تا به سطحی که می خواهید برسید. سپس شروع به اجرا کنید. این کار به ترکیبی از ایجاد روابط مناسب، آموزش حرفه ای، هوش هیجانی فراوان و نتایجی که به دست آورده اید دارد. 

  1. تقویت شجاعت اجرایی

معمولاً این تصمیمات سخت هستند که سوزن را حرکت می دهند. بنابراین، شجاعت اجرایی حول عمل، ارتباط و اعتماد یک مهارت رهبری حیاتی است. مانند هر عضله‌ای، هر چقدر که آن را تمرین کنید، قوی‌تر می‌شود. شما شجاعت اجرایی را با آزمون استراتژی‌های جدید (حتی اگر برخی از آن‌ها شکست بخورند)، شرکت در گفتگوهای حیاتی و مواجهه با وضعیت‌های چالش‌برانگیز که احساس ناخوشایندی می‌کنید، پرورش می‌دهید.

 

  1. به دنبال منتور در خارج از سازمان خود باشید

مدیران تمایل به توقف یادگیری دارند، گوش دادن را متوقف می کنند و شروع به آموزش می کنند و از دیگران درخواست می کنند آنچه را که می گویند انجام دهند. این یک عادت بد برای کسانی است که به دنبال رسیدن به سطح اجرایی هستند. مربی یا مربیانی را در خارج از سازمان خود پیدا کنید که به آنها گوش دهید و عجله ای برای رسیدن به سطوح ارشد نداشته باشید. به آنها اجازه دهید شما را به چالش بکشند.

 

  1. مدیریت درک خود از ارزشها 

با توجه به اینکه رهبری عالی در مورد نفوذ است و نه قدرت، شما باید یاد بگیرید که چگونه نفوذ و تاثیرگذاری خود را به حداکثر برسانید. توانایی شما برای تاثیرگذاری بر دیگران تحت تأثیر نحوه درک شما قرار می گیرد. بنابراین، باید دریابید که چگونه ادراک خود از ارزش ها را افزایش دهید. بهترین راه برای انجام این کار، حل مشکلات مهم مدیران با نفوذ است.

ارزش آفرینی در کسب و کار چیست و چطور ایجاد می شود؟

  1. مهارت های مربیگری خود را بسازید

مهارت‌های کوچینگ، مانند گوش دادن، چارچوب‌بندی سؤالات و مشارکت مستقل، برای توسعه رهبران مهم هستند. اینها کلیدهای افزایش هوش هیجانی فرد و توانایی ارتباط موثرتر با دیگران هستند. اینکه بتوانید تیم خود را برای موفقیت بیشتر راهنمایی کنید، یک مزیت برتر نیز است.

  1. تفاوت رهبری از مدیریت

حرکت به سطوح ارشد اجرایی هر سازمانی مستلزم درک منحصر به فرد بودن چشم انداز است. یک مدیر ابتدا باید رهبری را از مدیریت متمایز کند تا بفهمد در سطح بعدی تعامل چه چیزی مورد نیاز است. پس از روشن شدن این تمایزات، ایجاد یک برنامه توسعه حرفه‌ای متمرکز برای کمک به پیشروی بهتر باید اقدام بعدی باشد. 

رهبری چیست؟

  1. مدیریت مافوق

مدیریت یک چالش رایج برای رهبران نوظهور است. مدیریت رئیس خود و همچنین ایجاد روابط گسترده با رئیس، اعضای هیئت مدیره، مدیران سطح C و غیره مهم است. این روابط مستقیماً با سطح نفوذ شما مرتبط است. دانستن اینکه چه چیزی، چه زمانی و با چه کسی باید ارتباط برقرار کنید، تأثیر شما را به عنوان یک رهبر افزایش می دهد.

  1. دیده شدن توسط تصمیم‌گیران

اطمینان حاصل کنید که در شرکت و صنعت خود شبکه‌سازی خوبی دارید. جلساتی با بازیگران کلیدی در سازمان برگزار کنید که می‌توانند به شما در مورد مراحل حرکت حرفه‌ای بعدی خود پیشنهاد دهند و به آن‌ها نشان دهید که علاقه به پیشرفت دارید. متناوبا، در یک برنامه توسعه رهبری اجرایی در صنعت یا جامعه خود شرکت کنید یا گواهینامه ای دریافت کنید که صلاحیت های شما را ارتقا دهد.

 

  1. به آنچه شرکت نیاز دارد فکر کنید

یک مدیرعامل اجرایی در سطح کاملاً جدیدی پاسخگو است. اگر مدیری بخواهد پیشرفت کند، باید به آنچه شرکت نیاز دارد فکر کند. شناسایی اقدامات و ابتکارات استراتژیک که بر اهداف شرکت تأثیر می گذارد و توجه مدیران را به خود جلب می کند. تیمی را که مدیریت می‌کنید برجسته کنید. به عنوان کسی شناخته شوید که به دیگران کمک می کند تا موفق شوند. کسی باشید که کلامش بی عیب و نقص باشد.

  1. حلقه دور خود را مجدداً بازنگری کنید

ما میانگین پنج نفر نزدیک‌ترین به خود هستیم. مدیران عامل موفق از نظر استراتژیک خود را با رهبرانی احاطه می کنند که نیازهای آنها را برآورده می کنند و شکاف ها را پر می کنند.

اطراف خود را با مدیران ارشد اجرایی یا رهبران مقیدی احاطه کنید که می توانید از آنها یاد بگیرید، با آنها رشد کنید و ارزش بیافزایید.

 

سخن پایانی

به طور کلی، آرزوی نقش‌های رهبری ارشد سفری است که مستلزم تقویت مجموعه مهارت‌های موجود و ارتقای آن به سطح بعدی، اتخاذ رویکردهای جدید و دیدگاه کلی‌تر و رویایی‌تر از صنعت شماست. چالش ها را بپذیرید، زیرا آنها توانایی های شما را به نمایش میگذارند و متعهد به یادگیری مداوم باشید. صبر و پشتکار برای انتقال شما بسیار مهم است زیرا ممکن است زمان ببرد. به تطبیق این اصول با شرایط منحصر به فرد خود ادامه دهید و به یاد داشته باشید که سفر شما به سمت رهبری ارشد روند رشد و توسعه است.

 

اشتراک گذاری